معنی شعر مجنون و عیب جو


1-روزی عیب جویی به مجنون گفت که محبوبی بهتر از لیلی برای خود پیدا کن.

2-اگرچه لیلی به چشم تو مثل حوری زیبا ست اما در هر جزیی از زیبایی او یک عیب و نقص وجود دارد

3-مجنون ابتدا از حرف آن عیب جو اشفته و ناراحت شد ولی در همان حالت ناراحتی و آشفتگی گفت:

4-اگر تو با دید مجنون به لیلی بنگری جز زیبایی و خوبی در او چیزی نخواهی دید .

5-تو که فقط به ظاهر لیلی و زلف و روی او می نگری هرگز نمی توانی زیبایی حقیقی لیلی را درک کنی.

6-تو فقط به ظاهر و قد و قامت لیلی نگاه می کنی اما من به حرکت دلربا و باطن او می نگرم . تو فقط به چشمان او نگاه می کنی ولی من حقیقت نگاه او را می بینم

7-تو به عیب های ظاهری او و گیسوان و ابرویش توجه داری ولی من به حقیقت لیلی و تاب دلربای گیسو و اشارات پرمعنای ابروی او می نگرم (تو به ظاهر و من به باطن توجه می کنم)

8-دل مجنون را خنده ی شیرین و حسن حقیقی لیلی اسیر و بی قرار نموده است  اما تو فقط به زیبایی های ظاهری (لب و دندان) او نگاه می کنی )

9-آن لیلی که تو شناخته ای همان لیلی نیست که آرام و قرار را از من گرفته است.

مجنون و عيب جو


به مجنون گفت روزي عيب جويي **** كه پيدا كن به از ليلي نكويي

كه ليلي گر چه در چشم تو حوري است **** به هر جزئي ز حسن او قصوري است

ز حرف عيب جو مجنون برآشفت **** در آن آشفتگي خندان شد و گفت:

اگر در ديده ي مجنون نشيني **** به غير از خوبي ليلي نبيني

تو كي داني كه ليلي چون نكويي است **** كز و چشمت همين بر زلف و رويي است

تو قد بيني و مجنون جلوه ي ناز **** تو چشم و او نگاه ناوك انداز

تو مو مي بيني و مجنون پيچش مو **** تو ابرو ، او اشارت هاي ابرو

دل مجنون ز شكر خنده خون است **** تو لب مي بيني و دندان كه چون است

كسي كاو را تو ليلي كرده اي نام **** نه آن ليلي است كز من برده آرام


شاعر: وحشي بافقي

ـ ـ ـا یه شــ ـ ــ ـکلات شـ ـ ــروع شـ ــ ـد



Panda smiley 035بـ ـ ـا یه شــ ـ ــ ـکلات شـ ـ ــروع شـ ــ ـدPanda smiley 065Mimimo mouse smiley 014Mimimo mouse smiley 018
من یه شکلات گذاشتم تو دستش، اونم یه شکلات گذاشت تودست من

من بچه بودم اونم بچه بود، سرمو بالا کردم سرشو بالا گرفت
دید که منو میشناسه ،خندیدم

گفت: دوستیم گفتم : دوستِ دوست

گفت: تا کجا گفتم : دوستی که تــــــــــــــــــــا نداره

گفت: تا مرگ ، خندیدم گفتم: من که گفتم تا نداره

گفت: باشه تا پس از مرگ گفتم: نه نه نه نه تـــــــــا نداره

گفت: قبول تا اونجا که همه دوباره زنده میشن یعنی زندگی پس ازمرگ

بازم با هم دوستیم تا بهشت تا جهنم تا هرجا که باشه ما باهم دوستیم

خندیدم گفتم : تو براش تا هر جا که دلت میخواد یه تــــــــــــا بزار

اصلاً یه تا بکش از سر این دنیا تا اون دنیا اما من اصلا براش تا نمیزارم

نگاهم کرد نگاهش کردم باور نمی کرد

می دونستم اون میخواد دوستی ما حتماً تا داشته باشه

دوستی بدون تا رو نمی فهمید.

گفت: بیا برای دوستیمون یه نشونه بزاریم. گفتم : باشه تو بزار

گفت: شکلات. هربارکه همدیگرو می بینیم یه شکلات مال من یکی مال تو

گفتم: باشه.

هر بار یه شکلات میذاشتم تو دستش اونم یه شکلات تو دست من

باز همدیگرو نگاه می کردیم یعنی دوستیم، دوستِ دوست

من تندی شکلاتمو باز می کردم و میذاشتم توی دهنم و می خوردم.

میگفت شکمو ، تو دوست شکموی منی

و شکلاتشو میذاشت تو یه صندوقچه کوچولوی قشنگ.

میگفتم بخورش، میگفت تموم میشه؛میخوام تموم نشه برای همیشه بمونه

صندوقش پر از شکلات شده بود هیچکدوم ازشکلات هاشو نمیخورد

من همه شکلات هامو خورده بودم

گفتم اگه یه روز شکلاتهاتو مورچه بخوره چی ؟ میگفت مواظبشون هستم

میگفت میخوام نگهشون دارم تا موقعی که دوست هستیم

و من شکلاتهامو میذاشتم توی دهنم و میگفتم نه نه نه دوستی که تا نداره

...

یک سال ؛ دوسال؛ چهار سال؛ هفت سال؛ ده سال؛ بیست سال شده

اون بزرگ شده، منم بزرگ شدم

من همه شکلات هامو خوردم ، اون همه شکلات هاشو نگه داشته

اون آمده تا امشب خداحافظی کنه؛ میخواد بره ، بره اون دور دورا

میگه میرم اما زود برمیگردم ، من که میدونم میره و برنمیگرده

یادش رفت شکلات به من بده ، من که یادم نرفته

یه شکلات گذاشتم کف دستش گفتم این برای خوردنه

یه شکلات هم گذاشتم کف اون دستش و گفتم:

اینم آخرین شکلات برای صندوق کوچکت، یادش رفت صندوقی داره

هر دوتا رو خورد

خندیدم میدونستم دوستی من تا نداره

میدونستم دوستی اون تــــــــــــــــــــا داره مثل همیشه

خوب شد همه شکلات هامو خوردم

اما اون حالا با یه صندوق پراز شکلات های نخورده چی کار میکنه...

یکم بخندیمممممممممممممم


بعد از سال ها جستجو و نیافتن نیمهی گم شدهی خودم به این نتیجه رسیدم که:
خدا منو کامل خلق کرده، نیمه میمه هم ندارم!

 

 

یک اتاق مرتب نشانه ای از کامپیوتر خراب یا اینترنتی قطع شده میباشد

 

 

به سلامتــی همـۀ مامانا
که لباس سفید میدی بش بشوره صورتـی ملایم تحویلت میـــده

 

 

ﻫﻤﻪ ﺟﺎﻱ ﺩﻧﻴﺎ ﻣﻠﺖ ﺩﺍﺭﻥ ﺑﺎ iphone ﻭ htc ﭼﻪ ﻛﺎﺭﺍ ﻛﻪ ﻧﻤﻴﻜﻨﻦ . . . . . . . . . . . . اون وقت جی ال ایکس ﻫﻢ ﺗﺒﻠﻴﻐﺎﺕ ﻣﻴﻜﻨﻪ ﻛﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺯ ﺟﻴﺐ ﺩﺭﻣﻴﺎﺩ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﻘﻴﻪ ﮔﻮﺷﻴﺎ ﺑﺎ ﺳﻴﻢ ﺑﻮﻛﺴﻞ ﺩﺭﻣﻴﺎﻥ

 

 

اینایی که میگن ادم رو باید تو مسافرت شناخت سخت در اشتباهن, . . . . . آدم رو فقط سر جلسه امتحان میشه شناخت همین و بس

 

 

دیشب اینترنتم قطع شد
رفتم یه ذره با خانواده نشستم،باهاشون آشنا شدم

به نظر آدماى خوبى میان ))))))))))))))))

 

 

خانومای عزیز :
وقتی یه کاری رو به آقایون میدین که انجام بدن، حتما انجامش میدن..!
نیازی نیست هر ۶ ماه یک بار یادآوریش کنین

 

 

کبوترها وقتی رو ماشین سفید پی پی می کنن(!) رنگ پی پی شون سیاهه، وقتی رو ماشین سیاه خراب کاری می کنندرنگش سفیده! کلاً با ما مشکل دارن

 

پیدا کردن یه پسر وفا دار...از پیدا کردنیک مارمولک پرنده ی ..سخن گوی..سرخابی..تو اقیانوس آرام ..سخت ترهههههه ههههه....!!!!

 

 

 

با دختری که میگه "میسیییی" به جای "مرسی" باید درجا قطع رابطه کرد
.
.
.

.
.

 .
.
.
چون تا بیای براش توضیح بدی که نگو "میسییی" بهت میگه "چلااااااا؟؟"
یکی از فواید شارژر لپتاپ تو فصل سرما اینه که میتونی برای گرم کردن کف پا ازش استفاده کنی !
تست کردم که میگما

 

منو عشقم

 

یعنی عربا میخوان به هم تیکه بندازن بگن خرس گنده میگن دب اکبر؟:

 

منو عشقم

ما به یکی گفتیم خدا به زمین گ
رم بِزَنتت ،
نام برده الان روی شنهای سواحل آنتالیا داره آفتاب میگیره .

فک کنم سوتفاهم شده با خدا !

 

 

پراید 14 میلیون؟؟؟؟!!!

به زودی شاهد تردد شتر و اسب در معابر و خیابانهای کشور خواهیم بود :)))
امنیتش هم بیشتره...
جنبه فان هم داره...
الحمد الله برگشتیم به دوران صدر اسلام

 

 

دیدین شبا که خونه ساکت میشه اسباب وسایل تو خونه شروع میکنن به صدا درآوردن ؟
الهی بگردم ؛ خستگی در میکنن !
عاشق صدای قلنج شکوندن تلوزیونم …
:-* :

http://mahsae-ali.blogfa.comhttp://mahsae-ali.blogfa.com

 

مردها مهربانند و زنها خودخواه..!
.
..
.
خیلی از زنها حاضر نیستند به مردی که نمیشناسند کمک کنند
ولی تقریبأ همه مردها حاضرند حتی واسه زنهای غریبه هم بمیرن..!!!
چقدر این مردا آقان

 

 

نده یادمه بعضی وقتا باسایه خودم درگیر بودم تو خیابون که مثلا ... . . . . . . . . . . من زودتر از اون برم یا بتونم پامو بذارم روش از همون طفولیت خوددرگیری داشتم … شما هم اینجوری بودید یا فقط من اینجوری بودم؟؟؟!!!

 

خدا کنه تا بیشتر از ۹ ساله دیگه زنده بمونیم و بریم تو سال ۱۴۰۰

بعد هی بگیم : شماها یادتون نمیاد ما صده سیصدیا …

خیلی فاز میده ؛ حس آثار باستانی بودن به آدم دست میده …

 

هر عضوی در بدن انسان وظیفه مشخصی دارد...وظیفه انگشت کوچک پا این است که..
.
..با لبه دیوار، پایه مبل یا صندلی برخورد کند و اشک ما را در بیاورد !تا سطح کره چشممان پاکیزه
شود!!!وهمانا پاکیزگی وظیفه هر مومن است!!!

 

تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net

بعضی از درس هایی که در خانواده یاد گرفتیم :

بـهـداشـت : اگه می خواید همدیگه رو بُکُشید ، برید بیرون ؛ الان اینجا رو تمیز کردم !
دعــا : دعا کن سر جاش باشه ، وگرنه ... !
مـنـطـق : بخاطر اینکه من میگم !
آیـنـده نـگـری : اگه از تاب بیفتی ، محاله ببرمت خرید !
آداب اجـتـمـاعـی : وقت غذا ، دهنت رو ببند !
اصـلـاح رفـتـار : مثه بچه آدم رفتار کن !
انـتـظـار : بذار برسیم خونه !
کـنـایــه : گریه میکنی ؟ الان یه کاری می کنم واقعا اشکت در بیاد !
ژنـتـیـک : ۴ تا اخلاق خوبتم به من رفته !
دانـش و خِـــرد : وقتی به سن من برسی ، می فهمی !
عــدالــت : یه روزی بچه دار میشی ، امیدوارم بچه هات مثه خودت باش

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

 

ما یه رفیقی داریم unknown artist رو سرچ کرد،
ببینه کیه که انقد موزیکای شاخ داره ..!
:)))))

 

 

به نظرم مسئولین باید بین جمعه و شنبه یه روز قرار بدن! اینطوری یِیهو وارد شنبه شدن، خیلی سخته ...

 

تحریمهارو وقتی حس کردم که هِد اند شولدرز حمومم به شامپو تخم مرغی ی داروگر تغییر جنسیت داد...

 

 

تجویز دارو برای شب امتحان

.
.
.

سه بسته خاک برات نوشتم هر هشت ساعت می‌ریزی رو سرت!! :|

 

 

ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯﺕ ﻧﭙﺮﺳﻪ ﮐﺠﺎ ﻣﯿﺮﯼ، ﮐﺠﺎ ﻣﯿﺎﯼ،
ﺑﻬﺖ ﻧﮕﻪ ﺯﻭﺩ ﻣﯿﺮﯼ ﺧﻮﻧﻪ،
ﻧﮕﻪ ﺭﺳﯿﺪﯼ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻥ،
ﻧﮕﻪ ﺭﻭﺳﺮﯾﺘﻮ ﺑﮑﺶ ﺟﻠﻮ،
ﺭﻭﺯﯼ 10ﺑﺎﺭ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﻧﻪ،
... ﺟﻠﻮﯼ ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﺩﺳﺘﺘﻮ ﺳﻔﺖ ﺗﺮ ﻧﮕﯿﺮﻩ،
ﻧﮕﻪ ﻓﻘﻂ 5min ﺑﯿﺎ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﺑﺒﯿﻨﻤﺖ،
ﻧﺒﺮﺗﺖ ﺑﺮﻑ ﺑﺎﺯﯼ،
ﻭﺍﺳﺖ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﻭ ﭘﺎﺳﺘﯿﻞ ﻧﺨﺮﻩ ...
ﺍﺻﻦ ﭘﺴﺮ ﻧﯿﺲ ... |:
ﺷﻠﻐﻤﻪ، ﻫﻮﯾﺠﻪ، ﺳﯿﻔﯽ ﺟﺎﺗﻪ، ﭘﻼﻧﮑﺘﻮﻧﻪ،ﺟﺰﺀ ﺍﺷﯿﺎ ﻣﺤﺴﻮﺏ
ﻣﯿﺸﻪ،ﻧﺒﺎﺷﻪ |

 

 

گوشیتو چک میکنی ببینی ساعت چنده ، بعد مجبور میشی دوباره چک کنی چون دفه اول
اصلن دقت نکرده بودی
 

 

اقا دیدین وقتی تو رختخواب خوابیدین. یدفه یه کــــــش حسابی میاین چه کیفی میکنین ؟ بعد یدفه لامصب یه جا از پاتون رگش میگیره قیافمون میشه مثل کسی که دوتا تیر تو پاش خورده و داره جون میکنه :|
واااااااااااای

 

 

دقت کردین موقع امتحانا چقدر برنامه های تلویزیون جذاب تر میشن؟!
.
.
.
شخصا حتی خطبه های نماز جمعه ی قمم میبینم :))))

 

 

به خاله ام که در آمریکا زندگی می کنه با کلی ذوق و شوق گفتم: خاله! من خیلی دوست دارم بیام اون جا زندگی کنم. برگشته می گه: خوب این جا کسی رو داری بری پیشش؟

:|

خاله که نیست لامصب عمه است برا خودش

والااااااا:دی

خداوندا


خداوندا ...
اگر روزی بشر گردی
ز حالم باخبر گردی
پشیمان می شوی از قصه خلقت
از این بودن از این بدعت
خداوندا
نمی دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا
چه دشوار است
چه زجری می کشد آن کس که انسان است
و از احساس سر شار است.
دکتر شریعتی

از ماست که بر ماست


روزی ز سر سنگ عقابی بهوا خاست

 واندر طلب طعمه پر و بال بياراست

بر راستی بال نظر کرد و چنين گفت

امروز همه روی زمین زير پر ماست

بـر اوج فلک چون بپرم از نظـر تــيز

 می‌بينم اگر ذره‌ای اندر ته درياست

گر بر سر خـاشاک يکی پشه بجنبد

جنبيدن آن پشه عيان در نظر ماست

بسيار منی کـرد و ز تقدير نترسيد

 بنگر که ازين چرخ جفا پيشه چه برخاست

ناگـه ز کـمينگاه يکی سـخت کمانی

 تيری ز قضاو قدر انداخت بر او راست

بـر بـال عـقاب آمـد آن تير جـگر دوز

 وز ابر مر او را بسوی خاک فرو کاست

بر خـاک بيفتاد و بغلـتيد چو ماهی

 وانگاه پر خويش گشاد از چپ و از راست

گفتا عجبست اينکه ز چوبست و ز آهن

 اين تيزی و تندی و پريدنش کجا خاست

چون نیک نگه‌کرد و پر خويش بر او ديد

 گفتا ز که ناليم که از ماست که بر ماست

ناصر خسرو

امواج رهسپار


موج اول ، همچو کوهی می نمود ٰ

نعره زن ، می آمد و ره می گشود ،

پا به ساحل کوفت ، یعنی : ((این منم ،

کز غریوی چرخ بر هم می زنم ‍!))

موج دوم در پی اش بالید زود ،

موج اول را ز میدان در ربود !

خواست تا آرد خروشی بر زبان ،

موج سوم باز بر بستش دهان !

موج چارم موج سوم را شکست

تا به جای خود نشست آن خود پرست !


این جهان دریا و موج اند این بشر

رهسپاران در قفای یکدگر

موج من گفتم ، نه موجی ، شبنمی !

سر به سر عمرت درین عالم دمی .

شب نشسته ،صبحدم ، برخاسته ،

می برند زین جهان ، نا خاسته !

این نفس دریاب با یک همنفس

تا که آن موجت نفرمودست بس !

این نفس فردا نمی آید به دست

پس به شادی بگذرانش تا که هست !

(( فریدون مشیری ))