نفرین میکنم

بازدید کنندگان گرامیییییییییییییییییییی وبلاگ شمارش افراد آنلاین دارد میبینم تعدادتان را پس نظر بدهید نفرین میکنم هااااااااااااااااااااااااااااااااا!!!!!!!!!!!!!

تو به من خندیدی

(از نگاه عاشقانه پسر)

تو به من خنديدي و نمي دانستي

 من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم
 باغبان از پي من تند دويد
 سيب را دست تو ديد
 غضب آلود به من كرد نگاه
 سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
 و تو رفتي و هنوز،
 سالهاست كه در گوش من آرام آرام
 خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم
 و من انديشه كنان غرق اين پندارم
 كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت
                                                              

"حمید مصدق"


(از نگاه عاشقانه دختر)

من به تو خنديدم

چون كه مي دانستم
تو به چه دلهره از باغچه ی همسايه سيب را دزديدي
پدرم از پي تو تند دويد
و نمي دانستي باغبان باغچه همسايه
پدر پير من است
من به تو خنديدم
تا كه با خنده خود پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو ليك
لرزه انداخت به دستان من و
سيب دندان زده از دست من افتاد به خاك
دل من گفت: برو
چون نمي خواست به خاطر بسپارد
گريه تلخ تو را
و من رفتم و هنوز
سالهاست كه در ذهن من آرام آرام
حيرت و بغض تو تكرار كنان
مي دهد آزارم
و من انديشه كنان غرق اين پندارم
كه چه مي شد اگر باغچه خانه ما سيب نداشت
                                                                   "فروغ فرخزاد"


سالها بعد از نگاه سیب  :

پسرک ماتش برد !
که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده
باغبان از پی او تند دوید
به خیالش می خواست،
حرمت باغچه و دختر کم سالش را
از پسر پس گیرد !
غضب آلود به او غیظی کرد !
این وسط من بودم،
سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم
من که پیغمبر عشقی معصوم،
بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق
و لب و دندان ِ
تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم
و به خاک افتادم
چون رسولی ناکام !
هر دو را بغض ربود...
دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:
" او یقیناً پی معشوق خودش می آید ! "
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
" مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد ! "
سالهاست که پوسیده ام آرام آرام !
عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز !
جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم،
همه اندیشه کنان غرق این پندارند:
این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت...

"جواد نوروزی"



(از نگاه باغبان)


او به تو خندید و تو نمی دانستی

این که او می داند
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
از پی ات تند دویدم
سیب را دست دخترکم من دیدم
غضبآلود نگاهت کردم
بر دلت بغض دوید
بغض ِ چشمت را دید
دل و دستش لرزید
سیب دندان زده از دست ِ دل افتاد به خاک
و در آن دم فهمیدم
آنچه تو دزدیدی سیب نبود
دل ِ دُردانه من بود که افتاد به خاک
ناگهان رفت و هنوز
سال هاست که در چشم من آرام آرام
هجر تلخ دل و دلدار تکرار کنان
می دهد آزارم
چهره زرد و حزین ِ دختر ِ من هر دم
می دهد دشنامم
کاش آنروز در آن باغ نبودم هرگز
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که خدای عالم
ز چه رو در همه باغچه ها سیب نکاشت؟

"مسعود قلیمرادی

شعر کوچه از فریدون مشیری


بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !

در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید

یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ

یادم آید : تو بمن گفتی :
ازین عشق حذر کن !
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینة عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ، که دلت با دگران است
تا فراموش کنی ، چندی ازین شهر سفر کن !

با تو گفتنم :
حذر از عشق ؟
ندانم
سفر از پیش تو ؟
هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پَر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو بمن سنگ زدی ، من نه رمیدم ، نه گسستم
باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم ، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم … !

اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب نالة تلخی زد و بگریخت !
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید

یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدم

رفت در ظلمت غم ، آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم !
بی تو ، اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم

عاشقانه دوستت بدارم


میدانی که طاقت دوری از تو را ندارم ولی جدایی با تو را دوست دارم.

  می دانی چرا؟

چون با اینکه جدایی از تو بسی برایم دشوار  است ولی در عین حال دلپذیر هم هست  

 زیرا به خاطر تو دلتنگی به سراغم می آید .

پس بدان که دل تنگی ها هم بخاطر تو دوست دارم و تو از حال من خبر نداری .

بنابراین:

              هر که می خواهد من و تو ما نشویم مرگش باد و خانه اش ویران.

ای عشق من ، ای عزیزترینم:

                چه خوب شد که به دنیا آمدی و چه خوب شد که دنیای من  شدی .     

 پس:    

  برای من بمان و بدان که هیچ چیز با ارزشتر از عشق نیست

                       و بزرگترین ویژگی عشق بخشایش است.

بنابراین:

 قلبم را که لبریز از عشق است به تو تقدیم می کنم و سوگند می خورم که تا ابد :

 

                عاشقانه دوستت بدارم 


کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟
تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند …
از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟!
وقتی کســی جایت آمد …
دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟
تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند ….
میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه ……
فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !
و این است بازی باهــم بودن … !!!

........................................................................................................................................

بی اعتمادم کن به همه دنیا این که با من باش

کنار من تنهــا،کنار من تنهــا،کنار من تنهــا


از اولیـن جمله ات،فهمیــده بــودم زود

عشقهــای قبل از تو،سوء تفاهــم بــود


اونــقدر میخوامــت،همــه باهات بد شــن

با حســرت هر روز از،کنار ما رد شن


حالـم عوض میشـه،حرف تو که باشـه

اسم تــو بارونــه،عطـر تو همراشــه


اون گوشه از قلبم که مال هیچکس نیست

کی با تو آروم شد؟اصلا مشخص نـیست 

بخند بابا


بزرگترین حالگیری تو امتحانا این بود که پشت سوالی که جوابش دو کلمه بود یه چرا اضافه میکردن!! :|

 

 
مزخرف ترین سوالهای فامیلی:

کودکی:مامانتو بیشتر دوست داری یا باباتو؟!

مدرسه:معدلت چند شد؟! 

دانشجویی:درست کی تموم میشه؟

بعد از درس:چرا ازدواج نمیکنی؟ 

بعد از ازدواج:چرا بچه دار نمیشین؟ 

بعد از بچه:این بچه قیافه ش به کی رفته؟.............

کلا ملت ما دوست دارن زندگی دیگرون رو شخم بزنن .

 


قبول دارین بعضیا بصورت کاملآ شیک و مجلسی گاو تشریف دارن و ما هم مثل مردم هند واسشون

احترام قائلیم ............؟؟؟

 


روباهه اومد پای درخت گفت : سلام ذاغی ...

ذاغی با دستش پنیرو چسبید و گفت : من عمرا به تو پنیر ندم !!

روباه گفت : یه عمره همتون اسیر شورای تالیف کتب درسی هستین ، وگرنه تا حالا کدوم

خری دیده روباه پنیر بخوره !؟؟؟

 

 

 

نیم کیلو باش ولی مرد باش....

 

برا بعضیا همه چیز تو جیب و کیفشون جا میشه .... جز گوشی آیفون و سوییچ ماشینشون !

 

 

ماکارونی عزیز

با سلام

 لطفا از قیمه یاد بگیر, اونم مثل تو نارنجیه ولی دور دهنمونو به شعاع 5 سانت رنگ آمیزی نمیکنه!!!! :|

 


دست خطِ دکتر:

چیزی که تو میبینی=> ∮₪₩₮£

چیزی که دکترِ داروخانه میبینه => آموکسی سیلین 500 میلی گرم :|

 

 

قبلنا که موبایل نبود چجوری بعد از خاموش کردن چراغا رختخواب رو پیدا می کردن ؟؟ :))

 

 

 

ترسم از اینه پسرایی که شلوار قرمز و صورتی می پوشن کم کم رو بیارن به جوراب شلواریo.

جون مادرتون نظر بدید


زمــان تمیز کردن اتاقــــــم

50% آهنگ گوش دادن و رقصیـــدن

 

49%تنبلیـــم میاد کاری کنم


1%همینجــــوری سرپا وایمیســـم
 شما هم اینجورید یا فقط من مشکل دارم خخخخخخ =))

 


اگه بجای ابی و شادمهر ZEDBAZI یه آهنگ میخوند به اسم "رویای ما"........
15دقیقه بعد از انتشار آهنگ:
امیر خلوت:رویا مال تو نیست!!!
TM BAX: رویا مال ماست!
TANBE10 دقیقا همون آهنگو کاور میکرد
پایدار:موزیکامون رویای شما رو عاره!!!
تو این هیروویری یه رپر ناشناخته میاد "تابستون کوتاهه" رو دیس میکنه!

:|||||||

 


رفتم تو کوه داد زدم .. یعنی از من خوشگل ترم هست !؟
صدا اومد دِ ببــــــند اون دهنو چَــلغوز...یه نیگا به خودت بنداز ، برو بمیـــر
هیچی دیگه ضایع شدم برگشتم خونه :|
741519_winking.gif

 


هنگام درس دادن استاد سر کلاس :

(-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-) (-.-)

وقتی استاد خبر امتحان رو میده :


(o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O) (o.O)

موقع امتحان:

(←.←) (→.→) (←.←) (→.→) (←.←) (→.→)

وقتی استاد موقع امتحان حواسش جمع میکنه واسه مچ گیری:

(↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓) (↓.↓)

وقتی که نمره ها رو میزنن :

(͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏) (͡๏̯͡๏)
 
بعضیا هم هستن وقتی زنگ میزنن به تلفن ثابت خونه اولین سوالشون اینه:کجایى؟ :| اون لحظه دوست دارم اگه پیشم باشن با دمپایی ابری خیس898بار بزنم تو سروصورتشون! :)

پی ام سی آهنگ inna رو نشون میدادمامانم پرسید خواننده ش کیه؟
گفتم inna !
گفت آره همین!
پرسیدم خواننده ش کیه؟
گفتم inna دیگه!
گفت بیشعور دفه آخرت باشه مسخرم میکنی.
سوال میپرسم درست جواب بده لامصـــب :|

یه سوال ذهن من و مشغول کرده
چرا شلوار سفید میپوشی خاکی میشه رنگش سیاهه؟
ولی وقتی شلوار مشکی میپوشی خاکی میشه رنگش سفیده؟ :|


 

این همه درس خوندیم بالاخره نفهمیدیم رابطه ی فیثاغورس با کی بود..قضیه اش چی بود....!!! بالاخره چی شد :دی

شما هم وقتی عصبانی هستین سرعت تایپتوون واسه اس ام اس فرستادن

یا چت کردن اتوماتیک میره بالا ؟؟؟!

 

وقتی پست میزاری و کامنت نمیدن انگار میری کوچه اما بچه ها بازیت نمیدن...to_take_umbrage.gif



دیشب یکی از فامیلامون اومده بودن خونمون یه دختر ۳ ساله با مزه داشتن.
دختره همش زل زده بود به من ول نمیکرد منم اومدم بخندونمش خودمو شکل موش کردم…یهو گفت وااااا
چرا خل و چل بازی در میاری؟؟؟؟
از اولشم گفتم مثل دیوونه ها هستیا واسه همین همش نگات میکردم . . .:)))



 

شترها چهار دسته هستند :

1) شترهایی که در خواب پنبه دانه می بینن

2)  شترهایی که با بارشون گم می شن

3) شترهایی که در خونه ها می خوابن

4) شترهایی که پست ها رو تا آخر می خونن خوششون میاد ولی نظر نمیزارن :خخخخ



 

بعضی از پسرا رو که میبینم دلم میخواد بهشون بگم:

خوشکل خانوم کدوم ارایشگاه میری :))



ﻭﻗﺘﻲ 5 ﺛﺎﻧﻴﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ آﻻﺭﻡ ﻣﻮﺑﺎﻳﻞ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﻣﻲ ﺷﻢﻭ آﻻﺭﻡ ﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻣﻴﻜﻨﻢﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻲ ﻛﻨﻢ ﺑﻤﺐ ﺧﻨﺜﻲ ﻛﺮﺩﻡ :دی



 

 

بابام بهم زنگ زده

 

من : جانم؟

بابام : جانم نیس منم.... :|



 من:مااااماااان!

مامانم:جانم عزیزدلم؟

من:داشتم ماست میخوردم...

مامانم:نوش جونت خوشگلم!

من:ریخت رو فرش!

مامانم:ای کوفت بخوری نکبت!!!منو داریــــ



دقت کردین ما ایرانیا وقتی بچه هستیم، می گن بچه است، نمی فهمه!

وقتی نوجوان هستیم، می گن نوجوونه، نمی فهمه!

وقتی جوان هستیم می گن جوون و خامه، نمی فهمه!

وقتی بزرگ می شیم، می گن داره پیر می شه، نمی فهمه!

وقتی هم پیر هستیم می گن پیره، حالیش نیست! نمی فهمه!

فقط موقعی که می میریم میان سر قبرمون و می گن عجب انسان فهمیده ای بود!



تو مترو اگه بخواین اس ام اس بدید ، قبل از ارسال باید با

آدم‌های اطرافتون هم هماهنگ کنید که

 اونا هم متن رو تایید کنند...!!.

 

انگار 90% از خستگی آدم تو جورابشه !

این جورابو که در میاری راحت میشی ...dance3.gif



 

 

 

یه خانوم همسایه داریم که هر وقت میخواد پارک دوبل کنه

من با نیم کیلو تخمه میشینم تو تراس نیگاش میکنم ...

اصن یه وضیه هااااااااا =)))


 

یادتونه یه زمانی کارمون که با کامپیوتر تموم میشد رو

کیبرد و مانیتور و کیس رو کاور میکشیدیم! :))

 Smilehaa

 

من نمیدونم این درس خوندن چی داره که تا میری دو کلمه

درس بخونی حتی خاطرات

دوران مهد کودک اونم با وضوح HD یادِ آدم میاد ! :دی

Smilehaa

  شما..شما..شما.. شما..شما..شما.. شما..شما..شما..

شما..شما...شما.شما..شما...شما ..شما..شما..شما

..شما..شما..شما ..شما..شما..شما.شما..شما..شما

..شما...شما..شم ا..شما..شما..شم ا..شما..شما..شم

شما...شما..ش ما..شما..شما..ش ما..شما..شما..ش ما..شما..شما..ش ما...

 
شما خیلی تنبل هستین چون همه ی "شما"های بالا رو نخوندین و حتی متوجه
نشدین که یکی از اونا" سما " هست !...
.
الان دارین سعی می کنین که"سما" رو پیدا کنین ...!!
و از اینکه اونو پیدا نکردین نا امید شدین :)))

Smilehaa

 

دیدین بعضی وقتا یه پرنده محکم میخوره به پنجره؟
.
.
.
.
.
.

زیاد خودتونو ناراحت نکنین خدا داره "انگری بردز " بازی میکنه:))

Smilehaa

تو گذشته میگفتن پزشک محرمه..
کم کم عکاس و فیلم بردار هم محرم شدن
حالا هم که دى جى و گروه موسیقى محرم شدن
اینجور که من فهمیدم الان فقط داداشاى عروس و دوماد نامحرمن!

Smilehaa

 

موز خریدم، شد دونه ای 700تومن!

اگه وزن پوستش رو ضربدر700 تومن کنیم و تقسیم بر

وزن کل موز کنیم، قیمت پوستش

میشه 275 تومن!.

.
.
.
.
.
.
.

هیچی دیگه ، پوستش رو هم خوردم.... :))))

Smilehaa

یه بار یارو نصفه شب مزاحم شده بود .

برداشتم میگم بعله؟؟

میگه خوابیدی؟

میگم نه اینجا هواروشنه

میگه:عــــه؟ مگه کوجایی؟؟

گفتم من ایتالیام ...

یارو ترسید شارژش تموم بشه قطع کرد دیگه زنگ نزد..

Smilehaa

خخخخخخخخخخخخخخخخخخ


شماعی زاده:

شما یادتون نمیادبچه که بودیم هربار میخواستیم قرآن با صوت بخونیم فقط اعوذ باالله و بسم الله ش رو شبیه عبدالباسط میگفتیم،باقیش رو مثل شماعی زاده میخوندیم :))

دندونای مامان بوزورگ:

 
مـادر بزرگـم رفتـــه تمـــوم دنــدان هاشـــو کشیـــــــــده بجــز یکـــی شــو :|میــگم : چرا ایــن یــه دونــه رو نکشیـــــدی ؟؟؟!! ؛ میــگه : میخـــوام بــا اون ؛چــادرمــوبگیــــرم !!

 

زنگ تفریح:

والا فقط اسمش زنگ تفریحه ما که همش توش درس ساعت بعد رو میخونیم.... :|


ازدواج تو ایران

تموم جانوران وقت جفت گیریشون که میشه میرن جفت میگیرن !

و اما ایرانیا وقتی طبق احتیاجات طبیعی نیاز به جُفت پیدا می کنن :

۲۰ سالگی : آخه تو از زندگی چی میفهمی جوجه ؟!

۲۱ سالگی : دَرسِت رو بخون ، زر اضافه نزن

۲۲ سالگی : بدو برو سربازی تا سر حال بیای

۲۳ سالگی ( حین خدمت ) : به علت وجود کافور در غذا ، عملاً نیاز به جفت میپَره !

۲۴ سالگی : تحصیلات داری آخه ؟ به چه رویی میخوای بری زن بستونی ؟

۲۵ سالگی ( داخل دانشگاه ) : با شمام ، خانوم و آقا ، تشریف بیارین حراست

۲۶ سالگی : هنوز در حال ادامه تحصیلات

۲۷ سالگی : کماکان ادامه ی تحصیل … ( چند باری بازداشت توسط نیروی محترم گشت ارشاد )

۲۸ سالگی ( پایان تحصیلات ) : شغلت کو ؟ کارت کو ؟ پس اندازت کو ؟

۲۹ سالگی : دلار رفته بالا ، سکه رفته بالا ، زن گرفتن دیگه به صرفه نیس . هم خودم بدبخت میشم ، هم زنم

۳۰ سالگی : کی حال ازدواج داره دیگه ؟ … بیخیال !

۳۱ سالگی

R


دختر وپسری با سرعت ۱۲۰کیلومتر سواربرموتور


دختر:یواشترمن میترسم


پسر:خوش میگذره


دختر:خواهش میکنم


پسر:پس بگودوستم داری


دختر:باشه دوست دارم حالاخواهش میکنم آرومتر


پسر:حالامحکم بغلم کن(دختربغلش کرد)


پسر:میتونی کلاه ایمنی منوبرداری بذاری سرت؟اذیتم میکنه


روزنامه های روز بعد :موتور سیکلتی با سرعت ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت به ساختمانی اصابت کرد .از2 سرنشین موتورفقط1نفر نجات یافت


حقیقت این بود که درسر پایینی پسری که سوار موتور بود متوجه شد ترمز بریده اما نخواست دختربفهمد درعوض خواست که یک باردیگربشنود دوستش دارد

بددددددددددددددددددددددد

دیشب با دوستم رفته بودم رستوان . 

روبروی میز ما یه دختر پسر نشسته بودن که پسره پشتش به میز ما بود،

معلوم بود با هم دوست هستند،اتفاقی چشمم به چشمه دختره افتاد قشنگ معلوم بود پسره عاشقه دخترست،

دختره شروع کرد به آمار دادن،سرمو انداختم پایین….دفعه بعدی تحریک شدم با نگاه بازی کردیم. خلاصه یه کاغذ برداشتمو به دختره علامت دادم،با نگاهش قبول کرد

بلند شدن ،پسره جلو رفت که حساب کنه دختره به تخته ما رسید دستشو دراز کرد کاغذ رو گرفت

براش نوشته بودم ….. …

..خیـــــــلی پستی...

شعر


یک روز برای دیدنم می آیی

آن روز نیامد ای امید واهی ؟

هنگام غزل شنیدنم می آیی

این دفتر شعر ، باز هم می خواهی ؟

چشمم ب پیامی ز لبت راضی بود

این هم ندهی ، چ بی ریا خودخواهی

یک عمر شد و امید ها خاک شدند

آیا نکند هنوز هم در راهی ؟

خشکید چراغ خانه مان از سردی

دِی هم ندهد چنین ک تو سرمایی

گفتی ک اسیر شعله ی غم شده ای

تنها ب سوال من تو بی پروایی ؟

هر روز شکستم و چکیدم هر شب

اینگونه مرا ز جان من می کاهی

انگار هنوز ماه شب مال من است

در بستر دیگران تو امشب ماهی !!!

دستان مرا ب دست من خواهم داد

دستان تو را نشایدش همراهی


اعتراض دامادها

اعتراض آقا داماد ها::
خرج عروسی رو که ما پسرا میدیم اونوقت میگن عروسی !


خونه ام که ما پسرا میگیریم میشه خونه ی عروس !


از اون بدتر جونت درمیره کار میکنی یه ماشین میخری اونم میشه ماشین عروس !


دیگه بدتر ۴روز دیگه بچه خواهرت به مامانش میگه مامان مامان بریم خونه زن دایی اینا


اون وقت دخترا میگن حقشون ضایع شده …!!

کمی خنده بد نیست

سه روزه نه شیر خوردم نه ماست نه نون


مغزم نمیکشه چیزی بگم:|

.

.

[ دکتر شریعتی پس از تحریم ] :))

 

 

دختره کامنت گذاشته

:)
پسره زیرش نوشته: "چقدر قشنگ میخندی خوشگل خانوم :|


موندم کجا سرمو بکوبم....!؟

 

یه پیرمردی تو پارک محله ما می شینه و هنوزم خیلی معتقده که دکل


های ایرانسل رو هم


مرحوم رضا شاه نصب کرده !! |: |: |:

پشـــــه ای که 6 طبـــــقه میـــــاد بالا،

حقشــــه کـــــه نیــــش بزنـــــه.

زحمت کشیـــــده.... متوجه ای !؟؟

اسم فامیل تو بچگی !!!
اسم: غلام

فامیل: غلامی

غذا: غلام پلو
میوه: غلام سبز
شغل: غلام فروش

شهر: غلام رود

کشور: غلامستان


گل: غلام بو

شی: غلام پلاستیکی
ماشین: پژو غلام

اجازه هست؟؟؟


اجازه هست که قلبمو برات چراغونی کنم


پیش نگاه عاشقت،چشمامو قربونی کنم


اجازه میدی تا ابد سر بذارم رو شونه هات
روزی هزار دفعه بگم، بگم که میمیرم برات


اجازه دارم به همه بگم فقط مال منی شِکـْـــلـَکْ هآے خآنـــومےبگم ستاره ها میگن همیشه تو فال منی


اجازه میدی که بگم حرف ترانه هام تویی
دلیل زنده بودنم، درد بهونه هام تویی

اجازه میدی که بگم

با تو به آسمون میرم،با تو یه آدم دیگم
اجازه میدی که بگم

بهشتمو ساختی برام،هیچی به جز تو نمیخوام


اجازه میدی تا ابد منتظر تو بمونم
تو خواب و رویا خودمو همیشه با تو ببینم


 


 

ههههههههه

زمان مکالمه ی تلفنی:

پسر به پسر = 00:00:59
دختر به دختر = 00:29:59
مادر به پسر = 00:10:30
مادر به دختر = 00:59:00
پدر به پسر = 00:00:36
پدر به دختر = 00:03:35
پسر به دختر = 01:45:01
دختر به پسر =00:00:05

توجه نمودید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

آغوشت و به غیر من به روی هیشکی وا نکن

   

        منو از این دلخوشی و آرامشم جدا نکن

 

من برای با تو بودن پر عشق و خواهشم      

 

       واسه بودن کنارت تو بگو به هر کجا پر میکشم

 

منو تو آغوشت بگیر آغوش تو مقدسه     

    

         بوسیدنت برای من تولد یک نفسه

 

چشمای مهربون تو منو به آتیش میکشه   

  

         نوازش دستای تو عادته ترکم نمیشه

 

فقط تو آغوش خودم دغدغه هاتو جابذار    

    

       به پای عشق من بمون هیچ کس و جای من نیار

 

مهر لباتو روی تن و روی لب کسی نزن  

      

        فقط به من بوسه بزن به روح و جسم و تن من

 شِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے

چشمای بی قرار

چشماي بيقرارت هنوزم دارن باهام حرف ميزنن.......حالا

چطور بگم تنهام؟؟چطور بگم تو نيستي؟؟چطور بگم با من

نيستي؟؟ آره! خودت ميدوني....ميدوني كه هميشه با

مني....ميدوني كه تو،توي لحظه لحظه هاي من جاري

هستي....آخه...تو،توي قلب مني...آره! تو قلب

من....براي همينه كه هميشه با مني.. . براي همينه كه

حتي يه لحظه هم ازم دور نيستي...براي همينه كه

ميتونم دوريت رو تحمل كنم...آخه هر وقت دلم برات تنگ

ميشه...هر وقت حس ميكنم ديگه طاقت ندارم....ديگه

نميتونم تحمل كنم...دستامو ميذارم رو صورتم و يه نفس

عميق ميكشم....دستامو كه بو ميكنم مست

ميشم...مست از عطرت. صداي مهربونت رو

ميشنوم ...و آخر همه ی اينا...به يه چيز ميرسم.....به

عشق و به تو.....آره...به تو....اونوقت دلتنگيم بر طرف

ميشه...اونوقت تو رو نزديكتر از هميشه حس

ميكنم....اونوقت ديگه تنها نيستم

حالا من اين تنهايي رو خيلي خيلي دوسش دارم.. به اين

تنهايي دل بستم...حالا ميدونم كه اين تنهايي خالي

نيست...پر از ياد عشقه... پر از اشكهاي گرم عاشقونه

هست...

وقتی کسی تو را
عاشقانـــــــه
دوست دارد


شیوه ی بیــان اســم تـو
در صدای او متفاوت است


... ... ... ... ... ... ...و تــــو


می دانی
که نامت
در لبهـای او ایمن است...!

 


مردونگی

مرد باید:

وقتی مخاطبش عصبانیه , ناراحته , میخواد داد بزنه

وایسه روبروش بگه

تو چشام نیگا کن , بهت میگم تو چشام نیگا کن

حالا داد بزن , بگو از چی ناراحتــــی

بعد مخاطب داد بزنه , گله کنه , فریاد بکشه , گریه کنه

حتی با مشتای زنونه ش بکوبه تو بغله مرد

آخرش خسته میشه میزنه زیر گریه

همونجا باید بغلش کنه

نذاره تنها باشه

حرف نزنه ها , توضیح نده ها

کل کل نکنه ها , توجیه نکنه ها

فقط نذاره احساس کنه تنهاست

مرد باید گاهی وقتا مردونگیشو با سکوت ثابت کنه

شکلکْ هآے خآنومے رفتار عاشقانه ی زن را بايــد از دلتنگـيش فهميد


شکلکْ هآے خآنومے از شـــوق و بی تابيـش برای ديدار


شکلکْ هآے خآنومے از حس کودکانه اش برای آغــــــــوش


شکلکْ هآے خآنومے از خجالتش براي بوسـه گرفتن


شکلکْ هآے خآنومے زن بـی دليل بهانه نميگيرد


شکلکْ هآے خآنومے شايد بهانه ی نداشتن دستانِ گرمـی را دارد


شکلکْ هآے خآنومے که دستانش را بگيرد !